یک روز خوب خدا...
بنام خدای مهربونم...
امروز 8 تیر سال 1394 اولین پست وبلاگ آتنا جونم را میذارم ...در حالیکه آتنای گلم 2 سال و 10 ماه و 8روزشه...
خوشحالم که من عمه سمیه اولین پست این وبلاگ را براش میذارم...... الهی قربون برادرزاده گلم آتنا جونی جیگر عمه برم که ماشالله 1 شیطونی شده که نگو....زمان مثل باد گذشت و آن تپلوی ناز و بامزه ما بزرگ شد و حالا یه شیرین زبونی شده که نگو.... صبح تا شب بازی و بلبل زبونی و شیطنت و کارتون نگاه کردن و گاهی اوقاتم لجبازی و گریه.... این دخمل کوچولوی قصه ما بشدت عاشق عروسک بازی و پارک و بستنی و اسمارتیسه.
اینم اولین عکس در اولین روز تولدشه....
الهی که قربونش برم ممممممممن